شعر" شبانه" از شاعر معاصر احمد شاملو
شب ،تار
شب،بیدار
شب،سرشار است.
زیباتر شبی برای مردن.
آسمان را بگو از الماس
ستارگانش خنجری به من دهد.
شب،سراسر شب،یک سر
از حماسه ی دریای بهانه جو
بیخواب مانده است.
دریای خالی
دریای بی نوا...
حماسه ی دریا
از وحشت وسکون وآرامش
است
شب تار است
شب بیمار است
از غریو دریای وحشت زده
بیدار است
شب از سایه ها .غریو
دریا سر شار است ،
زیبا تر شبی برای دوست
داشتن.
با چشمان تو
مرا
به الماس ستاره ها
نیازی نیست،
با آسمان
بگو.
با تشكراز همكار ارجمند وبزرگوار "صمدبين"بواسطه ي انتخاب وارسال اين شعر زيبا

گرعشق نبودی وغم عشق نبودی/چندین سخن نغز که گفتی که شنودی/ورباد نبودی که سرزلف ربودی/رخساره ی معشوق به عاشق که نمودی