تلنگری بروجدان های خفته" نوشته " فاطمه بهنام"
جنگ نرم دشمن ،دختران و زنان جامعه اسلامی را هدف قرار
داده است نو شته ی زیر تلنگری است بر وجدان های خفته که
با دیدن شمار زیاد دختران فراری ، چون کبک سر در برف بی
خبری فرو برده اند.
اینک این منم ، یک غریب تنها ،آشنای دیروز، جذامی امروز. یک صبح دلپذیر
بهاری به یک هوس خام دل با ختم و در بک غروب غم انگیز پاییزی که تمامی
پل های پشت سرم را طوفان سهمگین و هولناک دلدادگی و بی خبری در هم
شکسته بود ، چونان شبحی سر گردان به هر کوی و بر زن سر زدم.
گویا همین دیروز بود که عفت ، صداقت و تمامی حجب و حیا ی مثال زدنی ام
را به لبخند شیطان فروختم و تا انجا پیش رفتم که در محفل فساد و فحشا به
ساز ابلیس رقصیدم و ساقی شدم . در هزار بامداد صادق ، توبه کردم و در هر
غروب وسوسه کننده توبه شکستم. با دیدن دخترکان سر به هوا با آن قیافه
های بزک کرده و برق چشمان معصومشان دلم به درد می آید فریاد خسته ام
به سان بغضی فرو خورده در گلو می شکند:هان ای عروسکان قشنگ ! دل به
سرابی خوش کرده ایدکه اولش شکست و آخرش پشیمانی است.
من ، همان دیروز شما هستم پر تحرک و فعال ،امید وار به خدا ،بیگانه با دروغ
، همسایه با نجابت لیک افسوس و صد فغان که امروز یک فراری ام.من از خانه
گریختم به میخانه رسیدم ، از خاکستری خشونت به دامان سیاه بدنامی
افتادم.آری من یک فراری ام.
گرعشق نبودی وغم عشق نبودی/چندین سخن نغز که گفتی که شنودی/ورباد نبودی که سرزلف ربودی/رخساره ی معشوق به عاشق که نمودی